پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:داستان عاشقانه,داستان عشقولانه,داستان,عشق,lovely,love,story,سارا,احساس,, :: 18:0 :: نويسنده : امیر
ادامه از پست پايين ( بزرگترين اشتباه زندگيم...) ساعت نزديكاي 10 بود كه با بيتا خداحافظي كردم و به طرف خونه به راه افتادم . طبق عـادت هرشـب تمام تـلفـنها رو خاموش كردم و صداي تلفن اتـاق خودم رو هم كم كردم . ولي ايندفعه نه براي سارا ، بلكه براي بيتا . به كلي فراموش كردم كه موضوع بيماري سارا رو با بـيـتا در ميون بذارم. ميدونستم كه مريضي و تب سارا ناشي از شكي هستش كه اونشب بهش وارد شد . ميدونستم تقصير من هست ولي بـه روي خـودم ادامه مطلب ...
پنج شنبه 28 بهمن 1389برچسب:داستان عاشقانه,داستان عشقولانه,داستان,عشق,lovely,love,story,سارا,احساس,, :: 16:0 :: نويسنده : امیر
اينم يه داستان خيلي خيلي قشنگ كه همتون رو تحت تاثير قرار مي ده! ميگي نه؟ امتحان كن! راستي چون داستان يه كم طولانيه و اگه خوستين مي تونين دانلود كنيد و بعدا بخونيد... لينك دانلود رو هم تو "ادامه مطلب" گذاشتم سارا رو خـيلي دوست داشـتم . به انـدازه تـمـام خـواسـتههايي كه داشتم اونو ميخواستم . اولين عشق من بود . هـنوز خـودم رو نوجوون ميدونستم كه باهاش آشنا شدم . توي جمع مـا - از هـمون جمعهايي كه توي سن و سال ما يعني 18 19 سالگي چـندتا دخـتر و پسر تشكيل ميدن،باهم كوه ميرن،مهموني ميرن،خلاصه باهم`زندگي` ميكنن - دوستيمون شكل گرفت.بهمن ميگفت " كيارش،تو اولين عـشق من هستي. " من هم بهشوخي بهش ميگفتم " فرصـت نداشـتي . والـه ادامه مطلب ...
یک شنبه 24 بهمن 1389برچسب:love sms,sms,love,lovely sms,اس ام اس عاشقانه,اس ام اس انگليسي, :: 13:28 :: نويسنده : امیر
hi my frnds , this is a new collection of lOVE sms ... i hope you enjoy Life ends when you stop dreaming, hope ends when you stop believing and love ends when you stop caring. So dream hope and love...Makes Life Beautiful Time will always fly, but our love will never die. Keep in touch and remeber me When time comes for u to give ur heart to someone, make sure u select someone who will never break ur heart, cuz broken hearts has never spare parts I m going to write on all the bricks I MISS U and i wish that one falls on ur head,so that u knows how it hurts when u miss someone special like u If 10 people care 4 u, one of them is me, if 1 person cares 4 u that would be me again, if no 1 cares 4 u that means i m not in this world I m feeling so happy, do u know why? cuz i m so lucky, do u know how? cuz God loves me.Do u know how? cuz he gave me a gift. Do u know what? its YOU my love 1st time i saw u i was scared 2 touch u.1st time i touched u i was scared 2 kiss u.1st time i kiss u i was scared to luv u.but now dat i luv u im scared 2 lose u If i were a tear in ur eye i wood roll down onto ur lips.But if u were a tear in my eye i wood never cry as i wood be afraid 2 lose u I love all the stars in the sky, but they are nothing compared to the ones in your eyes for more plz click on the' 'ادامه مطلب link ادامه مطلب ...
دو شنبه 4 بهمن 1384برچسب:داستان عاشقانه,عشق,داستان,love,lovely,lovely story, :: 19:9 :: نويسنده : امیر
قبل اینکه داستان رو بنویسم بگم که ؛ دوستان عزیز پس از خواندن داستان , دیدگاه , نطر و برداشت خودتون رو در مورد داستان و هدف نویسنده از این داستان رو در قسمت نظرات بیان کنید ؛ به بهترین نظر جایزه ای تقدیم میشه! ( البته من هم دستم تنگه و جایزه ناقبله ، اما هدف جایزه نیست!) یک شب عادی... برای مشاهده ی ادامه ی داستان روی ادامه مطلب کلیک کنید! ادامه مطلب ... |